- محمد بن جریر طبری (مُحَمْ مَ)
ابن جریر بن یزید بن خالد طبری آملی. علامۀ وقت و امام عصر و فقیه زمان خویش. متولد آمل. (224 هجری قمری فوت 310 هجری قمری به سن 87سالگی). از محمد بن حمید رازی، ابوجریج و ابوکریب، هنادبن السری، عباد بن یعقوب، عبیدالله بن موسی، عمران بن موسی القزاز و بشر بن معاذ العقدی اخذ حدیث کرده است و فقه را نزد داود خوانده و فقه شافعی را از ربیع بن سلیمان به مصر و از حسن بن محمد زعفرانی به بغداد فراگرفته و فقه مالک را از یونس بن عبدالاعلی و بنی عبدالحکم محمد و عبدالرحمن و سعد و ابن اخی وهب تعلیم یافته و فقه اهل عراق را از ابومقاتل در ری آموخته است. طبری در همه علوم متفنن بود از قبیل علم قرآن و نحو و شعر و لغت و فقه. در فقه خود صاحب مذهبی خاص بود و پیروانی چون علی بن عبدالعزیز بن محمد دولابی و ابوبکر محمد بن احمد بن محمد بن ابی الثلج کاتب، ابوالحسن احمد بن یحیی بن علی بن یحیی منجم متکلم و ابوالحسن دقیقی حلوانی طبری و ابوالحسین بن یونس و ابوبکر بن کامل داشت. او راست: کتاب اللطیف، کتاب البسیط، الشروط الکبیر، المحاضر والسجلات، الوصایا، ادب القاضی، کتاب الصلاه، کتاب الطهاره و کتاب اللطیف در فقه و نیز کتاب القراآت، کتاب المسترشد، کتاب تهذیب الاثار و کتاب اختلاف الفقهاء و کتاب تفسیر او را بعضی چون ابوبکر بن اخشید و غیر او مختصر کرده اند و هم کتاب تاریخ او را محمد بن سلیمان هاشمی و ابوالحسین شمشاطی و سلیل بن احمد به حذف اسانید و اختصار آن پرداخته اند. کتاب تاریخ او به نام ’تاریخ الامم و الملوک’ یا ’اخبارالرسل و الملوک’ مهمترین و مشهورترین مجموعۀ مفصل قدیم تاریخ عمومی اسلام است به زبان عربی. قدمت تألیف، و مزایای آگاهیهای علمی و اجتماعی مؤلف، آن را یکی از معتبرترین مراجع تاریخ اسلام تا عصرتألیف قرار داده است. در تألیف این کتاب جامع غرض عمده طبری در واقع آن بوده است که جمیع اطلاعات مهم مسلمین را درباب تاریخ جمع و ضبط کند و چون غالباً در صحت یا سقم مآخذ روایات تعمقی نکرده و همواره عین روایات را نقل کرده است. کتاب مهم و عظیم او با وجود جامعیت و وسعت از حیث ارزش و اعتبار محتویات و مندرجات همه جا مورد قبول نیست و به هر حال آن روح نقادی و آن دقت نظری که لازمۀ چنین کاری است همه جا در کتاب او رعایت نشده است و مخصوصاً هر چه حوادث و وقایع به عصر حیات مؤلف نزدیک تر شده است از آن جامعیت وتفصیلی هم که در اجزاء پیشین کتاب هست تدریجاً کاسته شده است و این نقص که مخصوصاً در وقایع و حوادث راجع به عصر حیات مؤلف بیشتر مشهود و بارز است ظاهراًچنانکه بروکلمان در رسالۀ خویش ذکر کرده است علتش کبر سن و وصول او به دورۀ پیری بوده است در هنگام تألیف آن قسمت از کتاب. اما واقع این است که تاریخ طبری مأخذ عمده کار تمام کسانی شده است که بعداز اوبه تألیف تاریخ اهتمام کرده اند زیرا بعد از او همه کسانی که به تألیف کتاب در تاریخ اسلام پرداخته اند یا روایات او را اخذ و اقتباس نموده اند و یا از جائی که او قلم فروداشته است سخن آغاز کرده اند. متن عربی کتاب طبری بوسیلۀ دخویه و عده ای از محققان دیگر در لیدن چاپ شده چنانکه در مصر نیز مکرر طبع شده است. قسمت راجع به عهد ساسانیان آن نیز جداگانه بوسیلۀنولدکه به آلمانی ترجمه شده و با تعلیقات و حواشی مهم و مفید انتشار یافته است. تاریخ بلعمی فارسی ترجمه خلاصه مانندی است که ابوعلی محمد بن محمد بلعمی وزیر منصور بن نوح سامانی (366- 350 هجری قمری) از این کتاب پرداخته است. و از روایات مختلف آن غالباً یکی را برگزیده و نیز اسناد را از آن حذف کرده است. بطوری که این ترجمه اصل کتاب را که بسبب تفصیل آن زیاده تنگ یاب می بود مدتها در نزد فارسی زبانان، به دست فراموشی افکند. ترجمه بلعمی به ترکی و عربی نقل شده و بعدها دوبو و سپس زوتنبرگ نیز آن را به زبان فرانسوی ترجمه کردند. در هر حال تاریخ مرجع عمده تاریخ ایران تا اول قرن چهارم هجری بشمار است. (از یادداشت مرحوم دهخدا) (دائره المعارف فارسی). تمام تاریخ طبری را اخیراً آقای پاینده به فارسی برگردانده است و در سلسلۀ انتشارات بنیاد فرهنگ در ایران به چاپ رسیده. قسمتی از متن ترجمه بلعمی هم به تصحیح مرحوم بهار و گنابادی طبع شده است. و نیز رجوع به طبری ابوجعفر محمد بن جریر... و معجم الادباء چ مصر ج 18 صص 40- 94 شود
